صفحه اعضا هیئت علمی - دانشکده دامپزشکی
استاد
تاریخ بهروزرسانی: 1403/12/13
بهمن مصلی نژاد
دانشکده دامپزشکی / گروه علوم درمانگاهی
رساله های دکتری
-
شناسایی مولکولی گونه های جنس فوزوباکتریوم در سگ های مبتلا به ژنژیویت/ پریودنتیت و یا بدون آن
یاشار احدی 782 -
تعیین ژن های حدت و گروه های فیلوژنتیک جدایه های اشریشیا کلی در سگ های مبتلا به اسهال و غیر اسهالی شهرستان اهواز
فریال طعیمه پور 781 -
ارزیابی الگوی تجربی هیپوتنشن در سگ های نورموولومیک تحت مایع درمانی به تنهایی یا همراه با داروهای افدرین و دوبوتامین
پردیس ورزنده 781 -
بررسی ارتباط بین یافته های بالینی، بیوشیمیایی، هورمونی و هیستوپاتولوژی رحم و تخمدان در سگ های مبتلا به هیپرپلازی کیستیک آندومتر/ پیومتر
سیمین خلف دریس 780 -
ارزیابی یافته های بالینی، واسطه های التهابی و فراسنجه های خونی در مدل سپسیس با دوز پایین در سگ متعاقب تجویز هیدروکورتیزون، سیلیمارین و کوئرستین
الاله سلطانیان 776 -
جستجوی مولکولی کلامیدوفیلایا فلیس در گربه های شهرستان اهواز
مجتبی بریمانی 776 -
ارزیابی مقایسه¬ای اثرات هورمون¬های استانوزولول و ناندرولون دکانوآت بر غلظت سرمی تستوسترون و اریتروپویتین و تغییرات هیستوپاتولوژی بافت بیضه در سگ
سامان سلمانی 775استروئیدهای آنابولیک، مشتقات سنتتیک تستوسترون هستند. استانوزولول و ناندرولون دکانوآت، دو تا از داروهایی هستند که کاربرد بیشتری در سگها دارند. آنها عمدتاٌ جهت تقویت رشد عضلانی، تحریک اشتها و درمان کم خونی تجویز میشوند. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی اثرات استانوزولول و ناندرولون دکانوآت بر تغییرات غلظت سرمی اریتروپویتین و تستوسترون، هیستوپاتولوژی بیضه، کیفیت و کمیت اسپرم، آنزیمهای کبدی، شاخصهای کلیوی و ادرار، تابلوی خونی و وزن بدن بود. بدین منظور، 16 قلاده سگ به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه استانوزولول و ناندرولون دکانوآت تقسیمبندی شدند. در هر گروه، 8 قلاده سگ وجود داشت. یکی از بیضههای تمامی سگها، در اولین روز تحقیق و از طریق جراحی برداشته شد. استانوزولول (با دوز 50 میلیگرم به ازاء هر قلاده سگ) و به شکل داخل عضلانی، به تمام سگهای گروه استانوزولول، یکبار در هفته و برای مدت 6 هفته، تجویز گردید. گروه ناندرولون دکانوآت مشابه گروه استانوزولول بود، با این تفاوت که ناندرولون دکانوآت (با دوز 1 میلیگرم به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن) به جای استانوزولول تزریق شده بود. علاوه بر این، هر گروه، به دو زیرگروه تقسیم شده بود. تفاوت این دو زیرگروه در آن بود که در زیرگروه اول، بیضه دوم در روز بیست و هشتم و در زیرگروه دوم، در روز چهل و دوم برداشته شده بود. نمونههای خون، 5 بار و در روزهای صفر، 3 ، 14 ، 28 و 42 جمعآوری شدند. نمونه ادرار نیز در روزهای صفر و 42 گرفته شد. نتایج نشان داد که غلظت سرمی تستوسترون و اریتروپویتین، در هر دو گروه استانوزولول ( 004 / 0 = P ) و ناندرولون دکانوآت ( 005 / 0 = P ) بهصورت معنیداری افزایش پیدا کرده بودند، اما اثر استانوزولول بر غلظت سرمی اریتروپویتین ( 61 / 1 ± 07 / 10 نانوگرم در هر دسیلیتر) بیشتر از ناندرولون دکانوآت ( 07 / 3 ± 29 / 5 نانوگرم در هر دسیلیتر) بود اما تغییرات غلظت سرمیتستوسترون، بین دو گروه استانوزولول ( 63 / 3 ± 5 / 41 نانوگرم در هر دسیلیتر) و ناندرولون دکانوآت ( 49 / 2 ± 01 / 4 نانوگرم در هر دسیلیتر) معنیدار نبود ( 05 / 0 < P). نتایج نشان داد که آنزیم های کبدی ALP ، ALT و AST ، به شکل معنی داری در روز 42 در گروه استانوزولول (به ترتیب
36 / 66 ± 88 / 226 ، 14 / 32 ± 38 / 235 و 28 / 8 ± 13 / 143 واحد در لیتر) افزایش پیدا کرده بود که احتمالا ناشی از اثرات استانوزولول است. همچنین کاهش در تعداد کل، تغییر شکل اسپرم و حرکت اسپرم در هر دو گروه ایجاد شده است، به طوریکه در گروه ناندرولون دکانوآت تغییرات کیفی و در گروه استانوزولول تغییرات کمی مشهودتر بود. در هر دو گروه هماتوکریت و وزن بدن افزایش پیدا کرده بود، اما این تغییرات در گروه استانوزولول بیشتر بود. علاوه بر آن در هر دو گروه، اثرات مخربی همچون هیپرپلازی سلولهای لیدیگ، دژنره شدن، حضور سلولهای چند
هستهای و مراحل مختلف اسپرماتوگونی در بافت بیضه و همچنین تخریب سلولهای پوشاننده مجرا و کنده شدن مژههای پوشاننده مخاط اپیدیدیم دیده شد، این تغییرات در گروه دریافتکنندهی
استانوزولول بیشتر بود. شاخصهای کلیوی ( BUN و کراتینین) و ادرار، تحت تاثیر هیچکدام از داروها قرار نگرفتند. می توان نتیجه گرفت که هر چند استانوزولول عملکرد موثرتری نسبت به
ناندرولون دکانوآت در افزایش اریتروپویتین، هماتوکریت و وزن بدن در سگها داشت، اما اثرات جانبی بیشتری نیز از خود بر جای گذاشت. از همین روی پیشنهاد میگردد که جهت اهداف درمانی، از داروی ناندرولون دکانوآت استفاده شود.
-
ارزیابی مقایسه ای اثرات ازتیمایب و آتورواستاتین بر تغییرات پروفایل های لیپیدی سرم در هیپرکلسترولمی تجربی در گربه های نر
سولماز تراکمه سامانی 775تا کنون داروهای زیادی برای درمان هیپرلیپیدمی و هیپرکلسترولمی در انسان و حیوانات به¬¬کار برده شده¬اند، اما با مرور منابع، گزارشی در مورد تجویز ازتیمایب در گربه¬ها یافت نشد، بنابراین هدف از انجام مطالعه¬ی حاضر، ارزیابی مقایسه¬ای اثر ازتیمایب و آتورواستاتین بر تغییرات پروفایل¬های لیپیدی سرم و تاثیر زمان بر مراحل درمان، در گربه¬های مبتلا به هیپرکلسترولمی تجربی بود. بدین منظور¬، جهت مدیریت القای هیپرکلسترولمی با پودر کلسترول، 20 قلاده گربه¬ی سالم مو کوتاه اهلی نر، به-صورت تصادفی به 4 گروه مساوی تقسیم¬ شدند. گروه A (کنترل) شامل 5 قلاده گربه بود که با پودر کلسترول (g/kg 4 و برای مدت 10 روز) تغذیه شدند. گروه B مشابه گروه A بود، اما علاوه بر آن، آتورواستاتین با دوز mg/kg 5 و برای مدت 45 روز، بعد از القای هیپرکلسترولمی، تجویز گردید. گروه C مشابه گروه B بود، با این تفاوت که به جای آتورواستاتین، ازتیمایب به ¬میزان mg/kg 5/2، به آن¬ها خورانده شد. گروهD ، ترکیبی از گروه¬های B وC ، با دوزهای مشابه قبلی بود. نمونه¬های خون، 4 بار و در روزهای صفر، 10، 40 و 55 بعد از شروع تحقیق، جمع¬آوری شدند و سپس میزان تری¬گلیسرید، کلسترول¬¬تام، HDL-c، LDL-c،VLDL-c و اسیدهای چرب غیر استریفیه¬ی سرم (NEFA) اندازه¬گیری شدند. فعالیت آنزیم¬های کبدی (ALP، ALT و AST) و مقادیر BUN، کراتینین و اسید اوریک سرم، در روزهای صفر و 55 اندازه¬گیری شدند. گروه¬های B و C و به¬ویژه گروه D (ترکیب آتورواستاتین و ازتیمایب)، در مقایسه با گروه A، عملکرد موثرتری داشتند، به¬¬¬¬طوری¬-که بیش¬ترین کاهش کلسترول تام (mg/dl 04/8±20/161)، تری¬گلیسرید (mg/dl 76/9±60/58)، LDL-c (mg/dl 61/2±40/28)، VLDL-c (mg/dl 35/2±00/12) و اسیدهای چرب غیر استریفیه¬ی سرم (NEFA) (mmol/l 26/0±33/1) در گروه D بود (001/0>P) و بیش¬ترین کاهش HDL-c در گروه B مشاهده گردید (mg/dl51/3±40/81) (001/0>P). ازتیمایب در کاهش کلسترول، موثرتر از آتورواستاتین بود (18/19±60/108 در مقابل 47/20±00/207 بر¬حسب mg/dl) و آتورواستاتین در کاهش تری¬گلیسرید، موثر¬تر از ازتیمایب بود (51/25±40/82 در مقابل 00/12±60/137 بر¬حسب mg/dl) (001/0>P). آنزیم¬های کبدی (ALP، ALT و AST) و شاخص¬های کلیوی BUN، کراتینین و اسیداوریک سرم، بدون هیچ¬گونه علایم بالینی، در حد طبیعی باقی ماندند. به¬طور کلی، ازتیمایب در کاهش کلسترول، موثرتر از آتورواستاتین بود. بنابراین، جهت درمان هیپرکلسترولمی مقاوم در گربه¬ها، استفاده از داروی ازتیمایب پیشنهاد می¬شود.
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
بررسی تغییرات برخی شاخص های پانکراتیت حاد در سگ های مبتلا به آنتریت پاروویروسی (CPV)
ارنواز زنگنه 782 -
بررسی اثر مدتومیدین تنها و ترکیب آن با مورفین بر روی فشارداخل چشم، ترشح اشک و قطر مردمک در سگ های سالم
آتوسا مرادی 782 -
ارزیابی رادیوگرافی اثر دومپریدون بر زمان عبور ماده حاجب از دستگاه گوارش گربه
علیرضا محمدی 782 -
ارزیابی مقایسه ای سطح ویتامین D در سگ های سالم و مبتلا به ریزش مو در شهرستان اهواز
نیما حسینعلی 781 -
ارزیابی تغییرات سیستم قلبی عروقی و اثرات آرام بخشی متعاقب تجویز داروهای مدتومیدین یا دکسمدتومیدین و ترکیب آنها با آسپرومازین، آتروپین و متادون در سگ
مژده شمشیری 781 -
ارزیابی یافته های بالینی و هیستوپاتولوژی رحم و تخمدان در گربه های اواریوهیسترکتومی شده
شهرزاد گیتی جمال 780 -
ارزیابی یافته های بالینی، ماکروسکوپی و هیستوپاتولوژی بافت بیضه و اپیدیدیم در سگ های شهرستان اهواز
ارغوان حجازی 780 -
تاثیر شرایط نگهداری بر غلظت کورتیزول و ارتباط آن با هموگرام، پروفایل لیپیدی و شاخص توده بدنی (BCS) در سگ
کیارش خوش راه 779 -
بررسی آلودگی به انتروکوکوس فکالیس و انتروکوکوس فاسیوم و تعیین الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی در سگ-های خانگی شهرستان اهواز
محب نریمی زاده 778 -
بررسی آلودگی به پاستورلا مولتو سیدا و الگوی حساسیت آنتی بیوتیکی جدایه های مربوطه در گربه های اهواز
علی ضیاغم 777 -
بررسی آلودگی به یرسینیا انتروکولیتیکا در سگ های خانگی شهرستان اهواز
حیدری-امین 777 -
بررسی فراوانی کریستالوری و باکتریوری در سگ های ارجاعی به بیمارستان دامپزشکی اهواز
طاهرزاده-هادی 777 -
بررسی اثرات آرام بخشی و برخی تغییرات قلبی عروقی متعاقب تجویز داروهای مدتومیدین، دکسمدتومیدین و ترکیب آن ها با آسپرومازین در سگ
صاری پور-فرهاد 776 -
مطالعه مقایسه ای اثرات ترکیب خوراکی آسپرومازین یا میدازولام با کتامین در گربه
رضا حمیدانی پور 775تزریق داروهای بیهوشی در حیوانات وحشی، کار بسیار سختی بوده و ممکن است بهصورت کامل و موثر انجام نشود؛ از این رو، جهت بیهوشی بهتر، میتوان از روش خوراکی استفاده کرد. هدف از انجام مطالعه حاضر، ارزیابی مقایسهای اثرات داروهای بیهوشی (کتامین، ترکیب کتامین- آسپرومازین و کتامین- میدازولام) به روش تجویز خوراکی بر علائم حیاتی بدن (تعداد ضربان قلب، تنفس و درجه حرارت بدن)، رفلکسهای عصبی (رفلکس پدال، پلک، قرنیه، مقعد، بی حسی در پوست صورت و بدن، وضعیت مردمک چشم، ریزش اشک و بزاق) و طول دوره بیهوشی (زمان خوابیدن روی سینه و پهلو و نیز زمان برگشتن و اولین حرکت ارادی) بود. این تحقیق بر روی 15 قلاده گربه بومی بالغ نر سالم از نظر بالینی و در محدوده سنی 5/1-1 سال انجام شد. گربهها به 3 گروه مساوی یک (کنترل= کتامین تنها)، دو (ترکیب آسپرومازین با کتامین) و سه (ترکیب میدازولام با کتامین) تقسیم بندی شدند. در گروه یک، ابتدا نرمال سالین (با حجم مشابه گروههای دو و سه) و 30 دقیقه بعد کتامین با دوز 80 میلیگرم بر کیلوگرم خوراکی یکبار، خورانده شد. در گروه دو، ابتدا آسپرومازین با دوز 15/0 میلیگرم بر کیلوگرم، به صورت خوراکی تجویز شد و پس از 30 دقیقه، کتامین با همان دوز مشابه گروه یک، به گربهها خورانده شد. گروه سه، مشابه گروه دو بود، با این تفاوت که به جای آسپرومازین، میدازولام با دوز 3/0 میلیگرم بر کیلوگرم تجویز گردید. تمام پارامترها (علائم حیاتی و رفلکسهای عصبی) قبل از تجویز داروها ثبت شدند و هر 5 دقیقه تا دقیقه 50 پس از تجویز دارو ادامه پیدا کرد. در گروه یک، بیشترین تغییرات معنیدار در تعداد ضربان قلب بین دقایق 10-5 بعد از تجویز دارو، تعداد تنفس بین دقایق صفر با 35 و درجه حرارت بدن بین دقایق 25 و 30 مشاهده گردید (05/0>p). در گروه دو، بیشترین تغییرات معنیدار در تعداد ضربان قلب بین دقایق صفر با 25، تعداد تنفس در دقایق 5، 10 و 20 و برای درجه حرارت بدن، در بیشتر دقایق تفاوت معنیدار وجود داشت (05/0>p). در گروه سه، بیشترین تغییرات معنیدار در تعداد ضربان قلب بین دقایق 15-5 و برای درجه حرارت بدن بین دقایق 40-30 و 60 مشاهده گردید (05/0>p)؛ اما هیچ تغییر معنیداری در تعداد تنفس مشاهده نشد (05/0<p). در مقایسه بین 3 گروه، ترکیب کتامین با آسپرومازین، کمترین نوسانات بر تعداد ضربان قلب داشت و از لحاظ تاثیر بر درجه حرارت بدن و تعداد تنفس، ترکیب کتامین با میدازولام بهتر بود. در مورد رفلکسهای عصبی، تفاوت معنیداری بین گروههای مختلف مشاهده نگردید (05/0<p)؛ اما از نظر طول دوره بیهوشی، تغییر معنیداری بین گروههای دو و سه با گروه یک مشاهده گردید، بهنحوی که تاثیر ترکیبی داروها، نسبت به کتامین تنها بهتر بود و دوره بیهوشی طولانیتری ایجاد کرد (05/0>p). بر اساس این مطالعه، میتوان به این نتیجه رسید که جهت القاء بیهوشی خوراکی، بهتر است که کتامین در ترکیب با دیگر داروها استفاده شود. در مجموع در مقایسه بین 3 گروه، ترکیب کتامین با میدازولام و کتامین با آسپرومازین به دلیل اثرات جانبی کمتر و طول دوره بیهوشی طولانیتر، نسبت به کتامین تنها، مناسبتر میباشد.
-
بررسی شیوع سرمی نئوسپورا کانینوم در رت های وحشی شهرستان اهواز
الهه پیغمبری 775نئوسپورا کانینوم، تک یاخته ی داخل سلولی اجباری از شاخه ی آپی کمپلکسا می باشد که به عنوان یکی از عوامل مهم سقط جنین در گاوهای شیری مطرح است. جوندگان در اپیدمیولوژی نئوسپورا کانینوم دارای اهمیت می باشند، چراکه آن ها می توانند به عنوان میزبان واسط عمل کنند. هدف از انجام مطالعه ی حاضر، ارزیابی شیوع سرولوژی عفونت ناشی از نئوسپورا کانینوم در رت های وحشی شهرستان اهواز، جنوب غرب ایران بود. نمونه خون از ۱۵۰ سر رت وحشی بالغ (از طریق تله گذاری)، از مناطق مختلف شهرستان اهواز (شمال، شرق، غرب، جنوب و مرکز) اخذ شد و سپس سرم ها، جداسازی و نگهداری شدند. آنتی بادی ضد نئوسپورا کانینوم، به روش NAT (تست آگلوتیناسیون نئوسپورا) در سرم ردیابی گردید. در میان ۱۵۰ نمونه، ۹ مورد (۶ درصد)، عفونت را در رقت های ۱/۲۰ تا ۱/۳۲۰ نشان دادند. بیشترین تعداد رقت سرمی، ۱/۸۰ (۲/۶۶ درصد) و کمترین تعداد رقت سرمی، ۱/۲۰، ۱/۱۶۰ و ۱/۳۲۰ (۰/۶ درصد) تعیین گردید. تیترهای آنتی بادی به صورت زیر بدست آمدند: ۱/۲۰ (۱ مورد)، ۱/۴۰ (۲ مورد)، ۱/۸۰ (۴ مورد)، ۱/۱۶۰ (۱ مورد) و ۱/۳۲۰ (۱ مورد). در بررسی واکنش متقاطع آنتی ژن نئوسپورا کانینوم با آنتی بادی توکسوپلاسما گوندای، ۲ نمونه در رقت ۱/۴۰ مثبت ارزیابی شدند. نتایج بدستآمده، در بررسی نقش منطقه ی جغرافیایی بر شیوع سرمی نئوسپورا کانینوم، بیانگر آلودگی به میزان ۶/۶۷ درصد (۲ مورد از ۳۰ نمونه) در شمال و همچنین منطقه ی غرب اهواز؛ ۳/۳۳ درصد (۱ مورد از ۳۰ نمونه) در شرق و همچنین مرکز اهواز و ۱۰ درصد (۳ مورد از ۳۰ نمونه) در جنوب شهرستان اهواز بود. این تفاوت، ازلحاظ آماری، معنی دار تشخیص داده نشد (p>۰/۰۵) و شانس ابتلا در تمامی نقاط شهرستان اهواز، مشابه ارزیابی گردید (فاصله ی اطمینان ۹۵%: ۰/۹۷ تا ۱/۱۵). شیوع سرمی در رتهای نر ۶/۰۲ درصد (۵ مورد از ۸۳ نمونه) و در رتهای ماده ۵/۹۷ درصد (۴ مورد از ۶۷ نمونه) بدست آمد. این تفاوت نیز، ازنظر آماری معنیدار تشخیص داده نشد (p>۰/۰۵) و شانس ابتلا، در رتهای نر و ماده مشابه بود (فاصله ی اطمینان ۹۵%: ۱ تا ۱/۱۱). مطالعه ی حاضر نشان داد که درصد نسبتاً متوسطی (۶ درصد) از رت های وحشی شهرستان اهواز، آلوده به انگل نئوسپورا کانینوم بودند. رت های وحشی می توانند در انتقال این انگل به سایر حیوانات ازجمله میزبانان اصلی، نقش مهمی داشته باشند؛ ازاینرو تشخیص شیوع سرمی در جوندگان می تواند تاثیر قابلتوجهی در کنترل نئوسپوروز داشته باشد.
-
بررسی حضور کمپیلوباکتر در مدفوع سگ های خانگی شهرستان اهواز
محبوبه فیض ابادی 775کمپیلوباکتر ارگانیسمی است که به¬طور معمول، با اسهال در سگ، گربه، انسان و دیگر حیوانات اهلی، وحشی و آزمایشگاهی همراه است. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی میزان شیوع کمپیلوباکتر در مدفوع سگ¬های ارجاعی به بیمارستان دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. همچنین فاکتورهای خطر نظیر سن، جنس، نژاد، وضعیت تغذیه و روش زندگی (محیط باز یا بسته) بررسی شدند. در این تحقیق، از ناحیه رکتوم 122 قلاده سگ (52 سگ اسهالی و 70 سگ به ظاهر سالم) سواب تهیه و به دو روش کشت و PCR مورد آزمایش قرار گرفتند. در کشت باکتریایی، تنها 5 مورد از نظر کمپیلوباکتر مثبت بودند (1/4 درصد). در روش PCR، 18 مورد آلودگی به کمپیلوباکتر تعیین گردید و شیوع کلی، 8/14 درصد بدست آمد و میزان شیوع عفونت ناشی از کمپیلوباکتر، در جمعیت سگ¬های منطقه اهواز در حد متوسط بود. شایع¬ترین گونه کمپیلوباکتر در میان سگ¬های ارجاعی، کمپیلو¬باکتر کولای و کمپیلوباکتر ژژونی بودند که به ترتیب 7 و 6 مورد از 18 مورد جدا شده (89/38 و 33/33 درصد)¬ را به خود اختصاص دادند. یک شیوع پایین¬تر از آلودگی به کمپیلوباکتر آپسالینسیس با 2 مورد (11/11 درصد) و برای کمپیلوباکتر لاری 1 مورد (55/5 درصد) مشاهده گردید. عفونت همزمان به گونههای کمپیلوباکتر لاری به¬همراه آپسالینسیس در 1 مورد (55/5 درصد) و لاری به-همراه کولای نیز در 1 مورد (55/5 درصد) مشخص گردید. هیچ¬گونه ارتباط معنیداری بین آلودگی به کمپیلوباکتر در سگ¬های سالم و اسهالی بدست نیامد. همچنین فاکتورهای سن، جنس، نژاد، وضعیت تغذیه و روش زندگی تاثیر معنی¬داری در آلودگی به کمپیلویاکتر نداشتند (05/0<P). میزان عفونت در سگ¬های زیر یک سال و بالای یک سال، به¬ترتیب 3/16و 10 درصد تعیین گردید. فراوانی نسبی موارد مثبت، در سگ¬های نر و ماده به¬ترتیب 15و 5/14 درصد بدست آمد. میزان شیوع، در نژاد مخلوط بیشتر از نژادهای دیگر بود (9/18 درصد)، با این وجود، از لحاظ آماری اختلاف معنی¬داری وجود نداشت (05/0<P). در مجموع به¬دلیل حضور مکرر گونه¬های کمپیلوباکتر در مدفوع سگ¬ها، این اجرام می¬توانند به¬عنوان یک عامل مخاطره¬آمیز برای سلامت عمومی نقش بازی کنند. بر این اساس، تست¬های دوره¬ای و جدا کردن سگ¬های اسهالی از دیگر حیوانات، به¬خصوص سگ¬هایی که در پناهگاه زندگی می¬کنند، اهمیت زیادی دارد.
-
اثرات درمانی سیر بر هموگرام، شکنندگی اسمزی و آنزیم های آنتی اکسیدان گلبول های قرمز در سگ
شهرزاد عالیپور 774چکیده فارسی
نام خانوادگی: عالیپور نام: شهرزاد شماره دانشجویی: 897931
عنوان پایاننامه: اثرات درمانی سیر بر هموگرام، شکنندگی اسمزی و آنزیم¬های آنتی¬اکسیدان گلبول¬های قرمز در سگ
استاد راهنما: دکتر بهمن مصلی¬نژاد، دکتر سیده میثاق جلالی
استاد مشاور: دکتر محمد راضی¬جلالی
درجه تحصیلی: دکترای عمومی رشته: دامپزشکی
دانشگاه: شهید چمران اهواز دانشکده: دامپزشکی گروه: علوم درمانگاهی
تاریخ فراغت از تحصیل: 23 اسفند 95 تعداد صفحه: 73
کلید واژهها: سیر، هموگرام، شکنندگی اسمزی، آنزیم¬های آنتی¬اکسیدان، سگسیر به عنوان یک گیاه دارویی با خواص آنتی¬اکسیدان، ضد هیپرلیپیدمی و ضد دیابتی، به¬طور گسترده¬ای در درمان بیماری¬ها، در انسان و حیوانات مورد استفاده قرار می¬گیرد. برخی گزارشات، حاکی از بروز مسمومیت و عوارض هماتولوژیک، متعاقب مصرف سیر خام و یا عصاره آن در سگ می¬باشد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی عوارض احتمالی هماتولوژیک و نیز فعالیت آنزیم¬های آنتی¬اکسیدان گلبول¬های قرمز، متعاقب تجویز قرص سیر در سگ¬ می¬باشد. در این مطالعه، 10 قلاده سگ نر، تحت درمان با قرص سیر با دوز 100 میلی¬گرم/کیلوگرم، روزانه یک¬بار و برای مدت 45 روز قرار گرفتند. خونگیری از سگ¬ها در سه نوبت روز صفر، 45 و60 مطالعه صورت گرفت. شمارش کامل سلولهای خونی (CBC)، شمارش تفریقی گلبولهای سفید، بررسی مورفولوژی گلبول¬های قرمز، شمارش تعداد رتیکولوسیت¬های خون، اجسام هینز و نیز آزمایش شکنندگی اسمزی گلبول¬های قرمز انجام گرفت. همچنین فعالیت آنزیم¬های آنتی¬اکسیدان گلبول¬های قرمز شامل سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) اندازه¬گیری شد. تجویز سیر در سگ¬های مورد مطالعه، منجر به کاهش معنی¬دار در تعداد گلبول¬های قرمز، هماتوکریت و میزان هموگلوبین در روز 60 نسبت به روز صفر مطالعه گردید (05/0p<). همچنین میانگین MCH درروزهای 45 و60 و میانگین MCHC در روز60 نسبت به روز صفر، به¬طور معنی¬داری کاهش یافته بود (05/0p<)، در حالی که میانگینMCV اندازه¬گیری شده و تعداد رتیکولوسیت¬ها در این بازه زمانی، تفاوت معنی¬داری را نشان نداد (05/0p>). با این وجود، کلیه پارامترهای گلبول¬های قرمز، در محدوده طبیعی قرار داشتند. در بررسی شکنندگی اسمزی گلبول¬های قرمز، درصد همولیز در غلظت¬های نمک 55/0، 50/0، 45/0 و 40/0 درصد، به¬طور معنی¬داری کاهش یافته بود (05/0p<). همچنین افزایش معنی¬داری در میزان فعالیت آنزیم¬های آنتی¬اکسیدان SOD و GPx در گلبول¬های قرمز، در روز 60 نسبت به روز صفر مشاهده گردید (05/0p<). مطالعه حاضر نشان داد که تجویز قرص سیر با این دوز و زمان مورد استفاده، اثرات تخریبی چندانی بر گلبول¬های قرمز ایجاد نکرده، در حالی¬که منجر به بهبود سیستم دفاع آنتی¬اکسیدانی و مقاومت اسمزی این سلول¬ها شده است. بدیهی است جهت استفاده درمانی گسترده از سیر در سگ، مطالعات بیشتری در خصوص اثرات این دارو بر سایر ارگان¬ها، مورد نیاز است.
-
تاثیر هورمون¬های استانوزولول و ناندرولون دکانوات بر غلظت سرمی اریتروپویتین و تستوسترون در گربه
حبیب امانی پور 774استروئیدهای آنابولیک- آندروژنیک (AAS)، ترکیبات سنتتیک هستند که ساختمان آنها از تستوسترون تشکیل شده است و جهت درمان موارد مختلف، از جمله تحریک اشتها، رشد عضلانی و افزایش تولید گلبول-های قرمز خون بکار برده می¬شوند. مطالعه حاضر، جهت ارزیابی اثرات هورمون¬های استانوزولول و ناندرولون دکانوآت بر غلظت¬ سرمی اریتروپویتین و تستوسترون و تاثیر زمان بر مراحل درمان، در گربه انجام شده بود. بدین منظور 10 قلاده گربه سالم، به¬صورت تصادفی به 2 گروه مساوی تقسیم¬بندی شدند. گروه استانوزولول، شامل 5 قلاده گربه بود که استانوزولول، یک¬بار در هفته و برای مدت 6 هفته (25 میلی¬گرم/ به ازاء هر گربه و به¬شکل داخل عضلانی) تجویز شده بود. گروه ناندرولون دکانوآت، مشابه گروه استانوزولول بود، با این تفاوت که ناندرولون دکانوآت (1 میلی¬گرم/ کیلوگرم و به¬شکل داخل عضلانی)، به جای استانوزولول، تجویز شده بود. نمونه¬های خون، 5 بار و در روزهای صفر، 3، 14، 28 و 42 بعد از تحقیق و در فاصله زمانی بین ساعت 8:30 تا 11:30 صبح، جمع¬آوری شدند. همچنین آنزیم¬های کبدی (ALP، ALT و AST) و CBC (هماتوکریت)، 2 بار و در روزهای صفر و 42 اندازه¬گیری شدند. میزان هورمون¬ها و آنزیم¬ها، با استفاده از کیت¬های تجاری استاندارد اندازه¬گیری شدند. استانوزولول و ناندرولون دکانوآت، هر دو عملکرد موثری در افزایش غلظت سرمی اریتروپویتین و تستوسترون نشان دادند، اما استانوزولول موثرتر از ناندرولون دکانوآت بود. یک تفاوت معنی¬دار، بین گروه¬های استانوزولول و ناندرولون دکانوآت در روزهای 14، 28 و 42 در افزایش اریتروپویتین (001/0=p) و در روزهای 3، 14، 28 و 42 در افزایش تستوسترون (001/0>p) مشاهده گردید. در مقایسه بین دو هورمون و اثرات آنها بر آنزیم¬های کبدی و هماتوکریت (با وجود روند افزایشی)، تفاوت معنی¬دار نبود (05/0<p). هر دو آنها، مصون بودند و اثرات هپاتوتوکسیسیتی نداشتند، همچنین هر دو هورمون، میزان وزن بدن را در گربه¬های مورد مطالعه، افزایش دادند، اما استانوزولول موثرتر از ناندرولون دکانوآت بود (001/0>p). در قسمت نتیجه-گیری، نشان داده شد که اگرچه هر دو هورمون، عملکرد موثری در افزایش مقادیر اریتروپویتین، تستوسترون و وزن بدن در گربه¬ها داشتند، اما در مجموع، استانوزولول موثرتر از ناندرولون دکانوآت بود.
-
ارزیابی مقایسه ای اثر کیتوزان و آتورواستاتین بر تغییرات پروفایل های لیپیدی سرم سگ
نعیم پورمحمد 774هیپرلیپیدمی، به معنی افزایش غلظت لیپید (تریگلیسرید، کلسترول یا هر دو) در خون میباشد. تا کنون داروهای زیادی برای درمان هیپرلیپیدمی در انسان و حیوانات بهکار برده شده¬اند، اما با بررسی منابع، گزارش بسیار کمی در مورد کاربرد کیتوزان در سگ¬ها یافت شد. بنابراین هدف از انجام مطالعه حاضر، ارزیابی مقایسه¬ای اثر کیتوزان و آتورواستاتین بر تغییرات پروفایل¬های لیپیدی سرم و تاثیر زمان بر مراحل درمان، در سگ بود. بدین جهت، به منظور مدیریت القاء هیپرلیپیدمی با پودر کلسترول، 20 قلاده سگ سالم از جنس نر، به¬صورت تصادفی به 4 گروه مساوی تقسیم¬بندی شدند. گروه A (کنترل) شامل 5 قلاده سگ بود که با پودر کلسترول (4 گرم/ کیلوگرم و برای مدت 10 روز) تغذیه شده بودند. گروه B مشابه گروه A بود، اما علاوه بر آن، آتورواستاتین (5 میلی¬گرم/ کیلوگرم) برای مدت 45 روز، بعد از القاء هیپرلیپیدمی، تجویز گردید. گروه C مشابه گروه B بود، با این تفاوت که به جای آتورواستاتین، کیتوزان و به میزان 3 گرم/ به¬ازاء هر قلاده سگ، به آنها خورانده شد. گروه D، ترکیبی از گروه B و C بود، به این معنا که بعد از خوراندن کلسترول، ترکیب آتورواستاتین و کیتوزان به سگ¬ها خورانده شد. نمونه¬های خون، 4 بار و در روزهای صفر، 10، 40 و 55 بعد از شروع تحقیق، جمع¬آوری شدند. سپس میزان تری¬گلیسرید، کلسترول¬تام، HDL-C و LDL-C سرم، با کیت¬های تجاری استاندارد اندازه¬گیری شدند. گروه¬های آتورواستاتین و کیتوزان (B و C) و نیز گروه D (ترکیب دو دارو)، در مقایسه با گروه A، عملکرد موثرتری در کاهش تری¬گلیسرید، کلسترول تام و LDL-Cسرم و افزایش میزان HDL-C داشتتند (05/0>p) .بیشترین کاهش تری¬گلیسرید، کلسترول تام و LDL-C مربوط به گروه D بود. بیشترین افزایش HDL-C نیز در گروه D مشاهده گردید .در مقایسه بین دو دارو و اثرات آنها بر تغییرات پروفایل¬های لیپیدی، آتورواستاتین نسبت به کیتوزان تفاوت معنی¬داری را نشان داد (05/0>p). ترکیب دو دارو، نیز نسبت به استفاده هر یک از داروها، موثرتر بود (05/0>p) .یافته¬های بدست آمده از تحقیق حاضر، نشان داد که آتورواستاتین موثرتر از کیتوزان بود، بنابراین می-توان پیشنهاد داد با توجه به ماهیت طبیعی ترکیب کیتوزان، از این دارو به عنوان یک داروی کمکی، در درمان سگ¬های مبتلا به هیپرلیپیدمی استفاده گردد.
-
بررسی شیوع سرولوژی و مولکولی انگل نئوسپورا کانینوم در سگهای شهرستان اهواز
سحر قنواتی 773نئوسپورا کانینوم یک تکیاخته درون سلولی از شاخه آپیکمپلکسا می¬باشد. تاکی¬زوئیت¬ها و برادی-زوئیت¬ها (کیست¬های نسجی) آن، شبیه توکسوپلاسما گوندای است. نئوسپورا کانینوم به ¬عنوان عامل مهمی در سقط جنین گاو به¬خصوص گاوهای شیری مطرح است. با توجه به اهمیت سگ به عنوان میزبان نهایی و واسط انگل نئوسپورا، هدف از مطالعهی حاضر بررسی شیوع سرولوژیک و مولکولی انگل در سگهای شهرستان اهواز بود. در این مطالعه از 100 قلاده سگ¬روستایی و 50 قلاده سگ شهری نمونه خون اخذ شد و سپس سرم آنها جداسازی گردید. سگ¬های مورد مطالعه از نظر سن در 2 رده سنی کوچک¬تر و مساوی 3 سال، و بالاتر از 3 سال قرار گرفتند. تست آگلوتیناسیون برای ردیابی نئوسپورا کانینوم انجام گرفت. جهت بررسی مولکولی، DNA خون کامل با استفاده از کیت استخراج DNA جداسازی گردید و برای ردیابی نئوسپورا کانینوم، پرایمر بر اساس ژن Nc5 انتخاب شد. نمونه¬ها PCR شده و نتایج آن¬ها با استفاده از ژل آگارز مشاهده شدند. از 150 نمونه، 30 نمونه (20 درصد) (فاصله اطمینان 95% 40/26-60/13 درصد) در روش آگلوتیناسیون در غلظتهای 50/1 تا 800/1 آلودگی را نشان دادند. نتایج به دست آمده، بیانگر وجود اختلاف معنیدار از نظر شیوع سرمی بین سگهای شهری (10 درصد) و روستایی (25 درصد) بود (05/0>P). در روش PCR نیز DNA نئوسپورا کانینوم در هیچیک از نمونهها ردیابی نگردید. از لحاظ سن، اگرچه شیوع سرمی در سگ¬های بالای 3 سال بیشتر بود، اما از لحاظ آماری تفاوت معنی¬داری بین گروه¬های مختلف سنی مشاهده نگردید. از آن¬جا که سگ¬ها مخازن بالقوه¬ی پخش انگل در محیط می¬باشند بنابراین این حیوانات باید برای کنترل و پیش-گیری از نئوسپوروزیس درنظر گرفته شوند. چرا که، سگ¬ها می¬توانند در انتقال افقی و وقوع سقط اپیدمیک موثر باشند.
-
بررسی سرولوژیک عفونت ناشی از لپتوسپیرا در جمعیت سنجاب و هامستر شهرستان اهواز
فروغ دیده ور 773لپتوسپیروز، بیماری مشترک بین انسان و دام است که اهمیت جهانی دارد. عفونت در اثر سرووارهای مختلف لپتوسپیرا اینتروگانس سنسو¬لاتو ایجاد می¬شود. اگرچه سنجاب¬ها و هامسترها، همواره به¬عنوان یکی از مخازن و منابع انتقال لپتوسپیروز شناخته شده¬اند، اما وضعیت آلودگی در آن¬ها، در بسیاری از مناطق دنیا ناشناخته مانده است. تحقیق حاضر با هدف بررسی شیوع سرمی عفونت ناشی از لپتوسپیرا در سنجاب¬ها و هامسترهای شهرستان اهواز، جنوب¬غرب ایران انجام شد. نمونه¬های خون از 35 سنجاب¬ و 35 هامستر، گرفته شد. سرم¬ها از لحاظ عیار آنتی¬بادی ضد سرووارهای کانیکولا، ایکتروهموراژیا، گریپوتیفوزا، بالوم، هارجو، پومونا، استرالیس و تاراسووی باکتری لپتوسپیرا، به روش میکروآگلوتیناسیون (MAT) مورد بررسی قرار گرفتند. از مجموع 35 سنجاب مورد بررسی، 3 نمونه (57/8 درصد) ازنظر عیار پادتن ضدِ سرووارهای لپتوسپیرا گریپوتیفوزا (86/2 درصد)، پومونا (86/2 درصد) و (هارجو+کانیکولا+گریپوتیفوزا+پومونا) (86/2 درصد) مثبت بودند. سرم¬های مثبت، عیار بین 100 تا 400 داشتند. شیوع عفونت در سنجاب¬های مورد مطالعه، از لحاظ سن و جنس، تفاوت معنی¬داری را نشان نداد (05/0<P). از مجموع 35 هامستر، 6 نمونه (14/17 درصد) مثبت بودند. سرم¬های¬ فوق از نظر سرووارهای گریپوتیفوزا (71/5 درصد)، گریپوتیفوزا و پومونا (86/2 درصد)، پومونا (86/2 درصد)، ایکتروهموراژیه (86/2 درصد) و کانیکولا (86/2 درصد) مثبت بودند. تمام هامستر¬های مثبت، عیار 100 داشتند. شیوع بیماری به¬شکل معنی¬داری، در هامسترهای بالغ بالای 1 سال، در مقایسه با هامسترهای کمتر از 1 سال بیشتر بود (01/0>P). شیوع عفونت در هامسترهای نر (53/23 درصد) بیشتر از ماده¬ها (11/11 درصد) بود، اما آنالیز آماری، تفاوت معنی¬داری را نشان نداد (05/0<P). این مطالعه نشان داد که سرووارهای گریپوتیفوزا و پومونا باکتری لپتوسپیرا، در حیوانات مورد مطالعه، غالب بوده که می¬تواند به¬عنوان یک منبع از عفونت، برای دیگر حیوانات مطرح باشد. نتایج به دست آمده، اطلاعات ارزشمندی را در زمینه شیوع سرمی لپتوسپیروز، در سنجاب¬ها و هامسترهای منطقه اهواز فراهم می¬نماید.
-
تاثیر سیر (Allium sativum Linn) بر میزان کلسترول تام، HDL-C، LDL و تری گلیسرید سرم سگ
ارشام جهانمردی 772هدف از انجام تحقیق حاضر، ارزیابی اثرات سیر و آتورواستاتین بر تغییرات پروفایلهای لیپیدی سرم سگ و نیز تاثیر زمان بر روند درمان بود. بدین منظور، 15 قلاده سگ 2-1 ساله، بصورت تصادفی به 3 گروه 5 تایی تقسیمبندی شدند. گروه A (کنترل) شامل 5 قلاده سگ بود که با پودر کلسترول (4 گرم/ کیلوگرم و برای مدت 10 روز جهت القاء هیپرلیپیدمی) تغذیه شده بود. گروه B مشابه گروه A بود، اما علاوه بر آن، آتورواستاتین (5 میلیگرم/ کیلوگرم) برای مدت 45 روز تجویز گردید. گروه C مشابه گروه B بود، با این تفاوت که سیر (100 میلیگرم/ کیلوگرم) به جای آتورواستاتین تجویز شده بود. نمونههای خون، 4 بار و در زمانهای صفر، 10، 40 و 55 روز بعد از شروع تحقیق جمعآوری شد. سپس میزان کلسترول تام، تریگلیسرید، LDL و HDL-C سرم با کیتهای تجاری معمول اندازهگیری شدند. آتورواستاتین (001/0>p) و سیر (01/0>p)، در مقایسه با گروه A، فعالیت هیپولیپیدمی قویتری را در کاهش تریگلیسرید خون نشان دادند. در مقایسه بین دو دارو و اثر آنها بر تریگلیسرید، آتورواستاتین نسبت به سیر تفاوت معنیداری را نشان داد (01/0>p). در رابطه با اثر داروها بر میزان کلسترول خون، آتورواستاتین (01/0>p) و سیر (05/0>p)، در مقایسه با گروه A، فعالیت قویتری را در کاهش کلسترول خون، نشان داد. در مقایسه بین دو دارو و اثر آنها بر کلسترول، در روز 30 تفاوت معنیدار بین آتورواستاتین و سیر دیده شد (05/0>p). گروههای درمان شده (B و C)، نتایج خوبی را در کاهش LDL در مقایسه با گروه A، در روز 45 نشان دادند (001/0>p). در مقایسه بین دو دارو و اثر آنها بر HDL، در روز 45، تنها بین گروه A و B، تفاوت معنیدار مشاهده گردید (01/0>p). مطالعه حاضر نشان داد که آتورواستاتین و سیر هر دو فعالیت کاهش دهنده چربی در سگها دارند، اما آتورواستاتین موثرتر از سیر است
-
ارزیابی مقایسه ای دو روش PCR و ایمونوکروماتوگرافی در تشخیص آنتریت ناشی از پاروویروس سگ
نسیم وکیلی 770 -
تعیین سطح سرمی روی (Zinc) در سگ های مناطق شهری و روستایی اهواز
بهاره حافظی مقدم 770 -
بررسی آلودگی به انگلهای خارجی درسگ و گربههای ارجاع داده شده به بیمارستان دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز
نگار کتوندی 768 -
ارزیابی میزان شیوع دیروفیلاریانیس در گربههای بومی اهواز
زهرا نیک پور 767